سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فتنه مثل یک مه غلیظ، فضا را نامشخص میکند؛ چراغ مه‌شکن لازم است که همان بصیرت است... مقام معظم رهبری . . .

ادامه مقاله(على علیه السلام فرزند کعبه)

رأفت و مهربانی على علیه السلام

على علیه السلام مظهر محبت و عاطفه بود، او رنج میکشید و کار میکرد و سر انجام مزد کار خود را صرف بیچارگان و درماندگان مى‏نمود.

وی براى نیازمندان و ستمکشان پناهگاه بزرگى بود. او پدر یتیمان و فریاد رس بیوه زنان و دستگیر درماندگان و یاور ضعیفان بود. در زمان خلافت‏ خود شبها از خانه بیرون میآمد و در تاریکى شب خرما و نان براى مساکین و بیوه زنان مى‏برد و بصورت مرد نا شناس از در خانه آنها آذوقه و پول میداد بدون اینکه کسى بشناسد که این مرد خیر و نوع پرور کیست؟

على علیه السلام هر کجا یتیمى میدید مانند پدرى مهربان دست نوازش بسر او میکشید و برایش خوراک و پوشاک میداد. آنحضرت روزى در کوچه میرفت زنى را دید که مشک آب بر دوش گرفته و بخانه مى‏برد و از سنگینى مشک ناراحت‏بود. على علیه السلام مشک را از زن گرفت و به منزل وى رسانید و از طرز معیشت زن جویا شد. آن زن بدون اینکه او را بشناسد گفت ‏شوهرم از جانب على به ماموریت جنگى رفت و بشهادت رسید. و من از روى ناچارى براى تهیه معاش خود و بچه‏هایم بخدمتگزارى مردم پرداختم. على علیه السلام از شنیدن این سخن خاطر مبارکش دیگر گونه شد و شب را با ناراحتى بسر برد چون صبح شد زنبیلى از آرد و خرما برداشت و بخانه آنزن رفت و گفت من همان کسى هستم که در آوردن مشک آب بتو کمک کردم. زن آذوقه را گرفت و از او تشکر نمود و گفت: ‏خدا میان من و على حکم کند که فرزندان من یتیم و بى غذا مانده‏اند.

 على علیه السلام وارد خانه شد و فرمود من براى خدمت تو و کسب ثواب حاضر هستم. من کودکان ترا نگه میدارم و تو نان بپز. آن زن مشغول پختن نان شد و على علیه السلام هم کودکان یتیم را روى زانوى خود نشانید و در حالیکه اشک از چشمان مبارکش فرو میغلطید خرما به دهان آنها میگذاشت و میفرمود: اى بچه‏هاى من،اگر على نتوانسته است‏بکار شما برسد او را حلال کنید که وى تعمدى نداشته است.

چون تنور روشن شد و حرارت آن به صورت مبارک آنجناب رسید پیش خود گفت: اى على گرمى آتش را بچش و از حرارت آتش دوزخ بیمناک باش، اینست‏سزاى کسى که از حال یتیمان و بیوه زنان بى خبر باشد!

در اینموقع زن همسایه وارد شد و حضرت را شناخت و به صاحب خانه گفت واى بر تو این على است که تو او را به کار وا داشته‏اى! آن زن پیش على علیه السلام شتافت و عرض کرد چقدر زن بیشرمی باشم که چنین گستاخى نموده و امیرالمؤمنین را بکار وا داشته‏ام، از تقصیر من در گذر. على علیه السلام فرمود: تو را در اینکار تقصیرى نیست‏ بلکه وظیفه من است که باید به کار یتیمان و بیوه زنان رسیدگى کنم. (بحار الانوار، جلد 41 ، ص 52).

على علیه السلام در حسن سلوک و رفتار با مردم چنان فروتن و مهربان بود که حدى بر آن نمی توان تصور نمود. او کریم و نجیب و اصیل و با عاطفه بود و بزرگواریش زبان زد خاص و عام بود و دشمنانش نیز او را بدارا بودن چنین خصال کریمه میستودند.

کلام آخر

شخصیت عظیم و گسترده امیر المؤمنین على علیه السلام وسیعتر و متنوعتر از این است که یک فرد بتواند در همه جوانب و نواحى آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد. براى یک فرد، حد اکثرى که میسر است این است که یک یا چند ناحیه معین و محدود را براى مطالعه و بررسى انتخاب کند و به همان قناعت ورزد.

یکى از صفات این شخصیت عظیم، صفت تأثیر او بر روى انسانها به شکل مثبت‏ یا منفى است و به عبارت دیگر "جاذبه و دافعه"  نیرومند اوست که هنوز هم نقش فعال خود را ایفا مى‏نماید و در این کتاب درباره‏اش گفتگو شده است.

شخصیت افراد از نظر عکس العمل سازى در روحها و جانها یکسان نیست. به هر نسبت که شخصیت حقیرتر است کمتر خاطرها را به خود مشغول مى‏دارد و در دلها هیجان و موج ایجاد مى‏کند، و هر چه عظیمتر و پرنیروتر است ‏خاطره انگیزتر و عکس العمل سازتر است، خواه عکس العمل موافق یا مخالف.

شخصیتهاى خاطره انگیز و عکس العمل ساز، زیاد بر سر زبانها مى‏افتند، موضوع مشاجره‏ها و مجادله‏ها قرار مى‏گیرند، سوژه شعر و نقاشى و هنرهاى دیگر واقع مى‏شوند، قهرمان داستانها و نوشته‏ها مى‏گردند. اینها همه، چیزهایى است که در مورد على علیه السلام به حد اعلى وجود دارد و او در این جهت ‏بى‏رقیب و یا بسیار کم رقیب است. گویند محمد بن شهر آشوب مازندرانى ـ که از اکابر علماى امامیه در قرن هفتم است ـ هنگامى که کتاب معروف مناقب را تالیف مى‏کرد، هزار کتاب به نام "مناقب"  که همه درباره على علیه السلام نوشته شده بود در کتابخانه خویش داشت. این یک نمونه مى‏رساند که شخصیت والاى مولى در طول تاریخ چقدر خاطرها را مشغول مى‏داشته است.

امتیاز اساسى على علیه السلام و سایر مردانى که از پرتو حق روشن بوده‏اند این است که علاوه بر مشغول داشتن خاطرها و سرگرم کردن اندیشه‏ها، به دلها و روحها نور و حرارت و عشق و نشاط و ایمان و استحکام مى‏بخشند.

فیلسوفانى مانند سقراط  و افلاطون و ارسطو و بوعلى و دکارت نیز قهرمان تسخیر اندیشه‏ها و سرگرم کردن خاطرها هستند. رهبران انقلابهاى اجتماعى مخصوصا در دو قرن اخیر، علاوه بر این،نوعى تعصب در پیروان خود به وجود آوردند. مشایخ عرفان پیروان خویش را احیانا آنچنان وارد مرحله "تسلیم" مى‏کنند که اگر پیر مغان اشارت کند سجاده به مى رنگین مى‏نمایند. اما در هیچ کدام از آنها گرمى و حرارت توام با نرمى و لطافت و صفا و رقتى که در پیروان على، تاریخ نشان مى‏دهد نمى‏بینیم. اگر صوفیه از دراویش، لشکرى جرار و مجاهدانى کار آمد ساختند، با نام على کردند نه به نام خودشان.

حسن و زیبایى معنوى که محبت و خلوص ایجاد مى‏کند از یک مقوله است، و سیادت و منفعت و مصلحت زندگى که کالاى رهبران اجتماعى، و یا عقل و فلسفه که کالاى فیلسوف است، و یا اثبات سلطه و اقتدار که کالاى عارف است، از مقوله‏هاى دیگر.معروف است که یکى از شاگردان بوعلى سینا به استاد مى‏گفت اگر تو با این فهم و هوش خارق العاده مدعى نبوت شوى، مردم به تو مى‏گروند، و بوعلى سکوت کرد. تا در سفرى در فصل زمستان که با هم بودند، سحرگاه بوعلى از خواب بیدار شد و شاگرد را بیدار کرد و گفت: تشنه‏ام، قدرى آب بیاور. شاگرد تعلل کرد و شروع کرد به عذر تراشیدن. هر چه بوعلى اصرار کرد، شاگرد حاضر نشد در آن زمستان سرد بستر گرم را ترک کند. در همین وقت فریاد مؤذن از بالاى مأذنه بلند شد که ‏«الله اکبر،اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله‏» بوعلى فرصت را مناسب دید که جواب شاگرد را بدهد. گفت: تو که مدعى بودى اگر من ادعاى پیغمبرى کنم مردم ایمان خواهند آورد، اکنون ببین فرمان حضورى من به تو که سالها شاگرد من بوده‏اى و از درس من بهره برده‏اى آنقدر نفوذ ندارد که لحظه‏اى بستر گرم را ترک کنى و آبى به من بدهى، اما این مرد مؤذن پس از چهار صد سال فرمان پیغمبر را اطاعت کرده، از بستر گرم خارج شده و رفته بر روى این بلندى و به وحدانیت‏ خدا و رسالت او گواهى مى‏دهد. ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا!

آرى فیلسوفان شاگرد مى‏سازند نه پیرو، رهبران اجتماعى پیروان متعصب مى‏سازند نه انسانهاى مهذب، اقطاب و مشایخ عرفان ارباب تسلیم مى‏سازند نه مؤمن مجاهد فعال.

در على، هم خاصیت فیلسوف است و هم خاصیت رهبر انقلابى و هم خاصیت پیر طریقت و هم خاصیتى از نوع خاصیت پیامبران. مکتب او، هم مکتب عقل و اندیشه است و هم مکتب ثوره و انقلاب و هم مکتب تسلیم و انضباط و هم مکتب حسن و زیبایى و جذبه و حرکت.

على علیه السلام پیش از آنکه امام عادل براى دیگران باشد و درباره دیگران به عدل رفتار کند، خود شخصا موجودى متعادل و متوازن بود. کمالات انسانیت را با هم جمع کرده بود. هم اندیشه‏اى عمیق و دور رس داشت و هم عواطفى رقیق و سرشار. کمال جسم و کمال روح را توام داشت. شب، هنگام عبادت از ما سوى مى‏برید و روز در متن اجتماع فعالیت مى‏کرد. روزها چشم انسانها مواسات و از خود گذشتگى‏هاى او را مى‏دید و گوشهایشان پند و اندرزها و گفتارهاى حکیمانه‏اش را مى‏شنید، و شب چشم ستارگان اشکهاى عابدانه‏اش را مى‏دید و گوش آسمان مناجاتهاى عاشقانه‏اش را مى‏شنید. هم مفتى بود و هم حکیم، هم عارف بود و هم رهبر اجتماعى، هم زاهد بود و هم سرباز، هم قاضى بود و هم کارگر، هم خطیب بود و هم نویسنده. بالاخره به تمام معنى یک انسان کامل بود با همه زیبایی هایش.

( استاد شهید مرتضى مطهرى، مجموعه آثار، جلد 16 ، صفحه 215 )



نظرات کاربران ()



سایت جدیدم
شرط مدیریت بر دیگران
عملیات روانی در فاطمیه
جزئیاتی از پشت پرده راه اندازی یک تلویزیون اپوزیسیون
هجدهم فروردین سالروز شهادت رحمان شرفخانی
یک هموطن مسیحی در مناطق عملیاتی مسلمان شد
راهکار رهبرانقلاب برای مساله حجاب
جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری از سال 1370
بازی تب (تحلیل و بررسی بازیهای رایانه ای و ویدئویی)
نشانه نفاق (برگرفته از بیانات مقام معظم رهبری)
اتاق اسرارآمیز
عید نوروز در میان مسلمانان، روز رجوع به خود و تقرب به خداست
پنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص) - بخش دوم
پنجاه توصیه از پیامبر اعظم(ص)
آموزش قرآن در امامزادگان؛ گام سازمان اوقاف در تربیت قرآنی کودکان
[همه عناوین(184)][عناوین آرشیوشده]
شنبه 103/9/3


برگزیده ها
عکس شهید شرفخانی [120]
*تشکیل حکومت قرآنی منتج شود [5]
*غفلت از میراث معنوی ایران زمین [1]
*جشن وقف کتاب [4]
*مباحث تربیتی با کمک آیات مرتبط قرآنی به نوجوانان [13]
*بزرگترین ستم به فرهنگ وقف در دوران پهلوی [3]
*آغاز وقف کتاب از مساجد [1]
*با وقف یک نسخه قرآن می توان توطئه را خنثی کرد [3]
* با موقوفه خواری مبارزه می کنیم [1]
*مردم به جای وقف به صدقات روزانه روی آورده اند [2]
*وقف را به عنوان یک تکنیک مالی ثبت [2]
*اعطای جوایز به 35 هزار نفر [3]
*حضور پرشور جوانان در عرصه های قرآنی [1]
*حامیان فتنه در شورای شهر تهران؟ [27]
* ویژه نامه بعثت خون
[آرشیو(104)]

بریده ها
.
.
.
.
.
.
.
*فـتـنــه مــشــایـــی
*همت مضاعف،کار مضاعف
*آیت الله مکارم:اطاعت از حکم حکومتی بر مراجع هم واجب است
*ویژه نامه 6 تیر( ترور مقام معظم رهبری)
*تأملی در دعای ماه رجب
*احادیث منتخب رهبر معظم انقلاب در درس خارج
*(عکس) همت مضاعف کار مضاعف
*روز طبیعت و چنگال خرافه
* آرایش جنگی بگیرید رفقا!
* مناظره عقل و عشق
* خدا را بنگرید که چه مى کند
* بیماری های قلب ( عکس)
* جشن بگیرید چون مسلمان زندگی می کنید
* تعجب کردم
- ویژگی های آیت الله العظمی بهجت
- من امانتی از جانب خدایم
- نکات اخلاقی از زبان رسول اکرم(ص)
- دل همه مان را آتش زد
- دستور توفیق تهجد وگشایش کار
- توصیه های اخلاقی حضرت آیت الله سید علی قاضی (ره)1
- گاوصندوق
*حل مشکل علمی توسط امام زمان(عج)
* خواهان ملاقات دوست
* پوشش بهتر2
* پوشش بهتر1
* کلیپ های دفاع مقدس
* عکس شهید حاجی قلی زاده (دادستان خوی)
* پای صحبتهای یک خواننده
.
*خواهان ملاقات دوست
.
*سوالات بی پاسخ از میر حسین موسوی
.
*لذت و افتخار میرحسین موسوی !
.
*دو سوال خاتمی از مراجع عظام تقلید
.
*تاملى در مسئله دعا 1
.
*تاملی در مساله دعا 2
.
*فضیل، از راهزنی تا زاهدی
.
*خانم‏هاى بى‏حجاب ایرانى
.
*اهمیت حجاب از زبان حضرت زهرا
.
*سیاست یهودی سازی
.
*خاطرات یوسفعلی میرشکاک
.
*27دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم (1)
.
*27دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم (2)
.
وصیت نامه خواندنی

بخش های جنبی سایت
* نکات اخلاقی وعرفانی
* خاطراتی از شهدا
* حدیث ناب
* چند دستورالعمل اخلاقى از حضرت آیت الله العظمى بهجت
*اصل کفر و ریشه آن
سیره بزرگان
*روزه‌داران نمونه
* وصیت نامه شهید رحمان شرفخانی

ادامه مقاله(على علیه السلام فرزند کعبه) - سرمشق  /  وب نوشت احمد شرفخانی

سایتها و وبلاگها
- پایگاه اینترنتی حمید رسایی
- خبرگزاری فارس
- وبلاگ شخصی طالبی نیا
- خاطرات شهدا
- رجا نیوز
- بچه های قلم



@ پست الکترونیک



- کل بازدیدها:383035 بازدید
- امروز :134بازدید
- دیروز :170بازدید